دنیایم شدی - امیرعلی نوری
دنیایم شدی
شاعر : امیرعلی نوری
غصه ی دنیا ندارم، چون تو، دنیایم شدی
حسرت فردا ندارم، چون تو، فردایم شدی
داده ام گلخانه ام را دست تو ای نازنین
باغبان ِ مهربان ِ جمله گلهایم شدی
ماه وخورشید و فلک،دیگر نمیخواهم که تو
روشنی ِ دلپذیر ِ روز و شبهایم شدی
بی تو تنهایی مرا، بدجور تنها کرده بود
آمدی،، دیگر حبیب قلب تنهایم شدی
همچو ماهی بودم و در حسرت آب روان
با وجودت خوب من، مانند دریایم شدی
غصه ا ی دیگر ندارم، در دل حسرت کشم
خط بطلانی به روی درد و غمهایم شدی
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۵/۰۶/۲۳ ساعت 18:28 توسط محمد مرفه
|
گاهی گمــان نمـی کنـی و مـی شـود