ویژه نامه ولادت حضرت مهدی عجل الله

 

به مناسبت سالروز ولادت با سعادت منجی عالم بشریت ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، اشعاری از شاعران معاصر کشورمون رو برای شما عزیزان آماده کرده ایم که امیدواریم از خواندن اشعار لذت ببرید

حافظ آیات - کمال مومنی

 جلوه دریا - محمد فردوسی

مصلح کل - غلامرضا قدسی

 کوثر دو عالم - ناصر شهریاری 

بیا که آمدنت - اصغر عظیمی مهر

صبح نزدیک است - قاسم صرافان

عید قیام بشریت - غلامرضا سازگار

محراب سبز گهواره - وحید قاسمی

یوسف زهرا خریدار توایم - امیر عاملی

روضه رضوان - آیت الله صافی گلپایگانی

پابوسی خورشید - محسن عرب خالقی

صبح سپید آخرین موعود - محمدعلی بیابانی

گریه ما یک زمان به کار می آید - علی اکبر لطیفیان

ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای ؟ - علی اکبر لطیفیان

دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو - مقام معظم رهبری

نوشته اند دلم را برای خون جگری - علی اکبر لطیفیان

ای صاحب زمانه! زمانه بدی شده است - میلاد عرفان پور

آسمان! امشب جمال حق تعالی را ببین - غلامرضا سازگار

نَمی از چشم های توست چشمه - سید محمدجواد شرافت

کی به پایان برسد درد خدا می داند - محسن جلالی فراهانی

عشق تو مرا آموخت - محمد شیرین زاده

 

عشق تو مرا آموخت

شاعر : محمد شیرین زاده

عشق تو مرا آموخت

بی چتر زیر باران بروم

در کوچه های شهر

تو را جستجو کنم

همصدا شوم با گنجشک ها

و نام تو را در هر نت آوازم صدا بزنم

چنان که مردم بگویند

بی شک او پیش از این

گنجشکی بوده است عاشق ...

عشق تو مرا آموخت

آزاد باشم و رها

به پرندگان قفس

چند وجب آسمان بدهم

به ماهیان در برکه

چند جرعه از دریا

عشق تو مرا آموخت

هرگز در برابر ظلم سکوت نکنم

فریاد بزنم

حتی اگر فریادم را

تیر باران کنند

جهان باید پر از فریاد عاشقان باشد

چرا که تاریخ در صفحاتش

تنها نام عاشقان را حک می کند

عشق تو مرا آموخت

تمام مرز ها را در هم شکنم

به توپ خانه ها آتش بس دهم

همه را به صلح بخوانم

و جهانی یک پارچه بیافرینم

جهانی که در آن

همه را به پرستش چشمان تو بشارت دهم

عشق تو انتظار را به من آموخت

و من سالهاست منتظر کسی هستم

که خورشید هر صبح از چشم های او طلوع می کند

و پروانه ها بر گیسوان او آرام می گیرند

آری تو ، بانوی من

چه چیز می تواند

درد این انتظار را برایم شیرین کند

جز نگاه تو

جز آرامش امن آغوش تو ...

شیخ بی تقوا - سیروس بداغی

 

شیخ بی تقوا

شاعر : سیروس بداغی

خداوندا اجابت کن دعا از لعلِ یاران را
به مولامان مدد فرما بلا جویانِ دوران را

به فضلت دم به دم یا رب سراسر انقلابی کن
چه این طُلّاب را در قم چه باقی در خراسان را

تمنا می کنم یا رب چو آقامان صلابت ده
برادرهای افغانی سلحشورانِ لبنان را

قسم بر راهِ آزادی قسم بر خون ثارالله
بگیر از ما هر آن خواهی نگیری طعمِ ایمان را

برو ای شیخِ بی تقوا بمیر از دردِ بی دینی
در این ماتم سرا دیدی اگر لبخندِ شیطان را

تب تو - مسلم آهنگری

 

تب تو

شاعر : مسلم آهنگری

منم نا خوانده مهمان در شب تو

اسیر بند و گیسو و لب تو

در میخانه را و قتی گشودند

همه مردند آن شب از تب تو

پیچ و تاب تو - مسلم آهنگری

 

پیچ و تاب تو

شاعر : مسلم آهنگری

زندگی یعنی ، تماشای شب و مهتاب و تو
در خیالت خفتن و در خواب دیدن ، خوابِ تو

در نماز صبح دستی بر دعا تا آسمان
از تو گفتن ، خواستن بر مسلک و آداب تو

زندگی فهم درست بودن و پیمودن است
گر که باشد لحظه ای دیدن به روی ماه تو

جرعه جرعه می فشانم ، کز سبوی میفروش
تا به دست آرم نَمی ، از چشمه سار و آب تو

دل نگردد پاک اگر ، در صحنه های زندگی
در نیامیزد به درد و رنج و پیچ و تاب تو

آه من دیدم ، بسی مهتاب را در آسمان
آن کجا و آنچه دیدم ، از مه نایاب تو

زندگی یعنی اگر هستم ، دلم تا می زند
از تو پرسم ، از تو جویم ، هم شوم بی تاب تو

زندگی یعنی چه حالی دارد این سرگشتگی
تا بیفتم در پناه رمل و اسطر لاب تو