شیخ بی تقوا - سیروس بداغی

 

شیخ بی تقوا

شاعر : سیروس بداغی

خداوندا اجابت کن دعا از لعلِ یاران را
به مولامان مدد فرما بلا جویانِ دوران را

به فضلت دم به دم یا رب سراسر انقلابی کن
چه این طُلّاب را در قم چه باقی در خراسان را

تمنا می کنم یا رب چو آقامان صلابت ده
برادرهای افغانی سلحشورانِ لبنان را

قسم بر راهِ آزادی قسم بر خون ثارالله
بگیر از ما هر آن خواهی نگیری طعمِ ایمان را

برو ای شیخِ بی تقوا بمیر از دردِ بی دینی
در این ماتم سرا دیدی اگر لبخندِ شیطان را

اهل معنا - سیروس بداغی

 

اهل معنا

شاعر : سیروس بداغی

خواهرم صاحب زمانی باش همچون فاطمه
اهلِ معنا در جوانی باش همچون فاطمه

وقتِ پیری آسمان رفتن به مولا مشکل است
در جوانی آسمانی باش همچون فاطمه

بنده نفس - سیروس بداغی

 

بنده نفس

شاعر : سیروس بداغی

چشم بر غیرِ خدا دوخته ای یعنی چه
دلِ مولای مرا سوخته ای یعنی چه

تا شنیدی احدی در پی دیدارِ تو نیست
ناگهان چهره بر افروخته ای یعنی چه

در جهان جایِ فراگیریِ الفاظِ درست
بد و بیراه . . . فقط آموخته ای یعنی چه

شوکت و هیبت و آزادی و ایمانِ به دوست
همه را یکسره بفروخته ای یعنی چه

غیر شَری که به پا کرده ای ای بنده ی نفس
کارِ خیری که نیندوخته ای یعنی چه؟

خنجر می زنند - سیروس بداغی

 

خنجر می زنند

شاعر : سیروس بداغی

این مریدانی که دائم دم ز رهبر می زنند

فرصت ار پیش آیدش از پشت خنجر می زنند

بس که دورند از شرافت این سیه رویانِ پست

نا بِاَهلان گردِ هر بیگانه پر پر میزدند

یعنی چه - سیروس بداغی

 

یعنی چه

شاعر : سیروس بداغی

سَــــرِ در گوشی و سودای قمر یعنی چه؟
عــشــــق اینتــرنتی و خون جگر یعنی چه؟

تا که تصویرِ تو را خیره سری بیند و بس
کرده ای رختِ حقیرانه به بر یعنی چه؟

در انیستا و تلگرام و فضاهای مجاز
داده ای عمر گران را به هدر یعنی چه؟

جای خوابیدنِ در شب که نویدی ز خداست
پای نت بودنِ تا وقتِ سـحـر یعنی چه؟

توی کانال و گروهی که پر از عُجب و ریاست
رفته ای فارغِ از فکر خطر یعنی چه؟

شوخی و خنده و هر عکس مزخرف به کنار
چتِ بیهوده ی دختر ِ وَ پسر یعنی چه؟

چه حقیقی چه مجازی رَهِ ما راهِ علیست
میروی جز رهِ او راهِ دگر یعنی چه؟

با گنامان به رخ فاطمه سیلی زده ایم
سیلی و اشرفِ اولاد بشر یعنی چه؟

ای (بداغی) به عمل کار بر آید نه غزل
هی غزلخوانی و هی دیده ی تر یعنی چه؟