درد باران - محمد شیرین زاده

 

درد باران

شاعر : محمد شیرین زاده

دردم

درد بارانی ست که

هر چه عاشقانه می بارد

کسی پنجره ای را

برای در آغوش کشیدنش

باز نمی کند ...

به نام باران - محمد شیرین زاده

به نام باران

شاعر : محمد شیرین زاده

بـــاران

شــعري ست

كـه تـــو

در پـــايانش

رفــته اي!

دوستت دارم - محمد شیرین زاده

 

دوستت دارم

شاعر : محمد شیرین زاده

چشمانت را ببند

و دستت را

بر روی قلبم بگذار

اینبار خودش می خواهد

به تو بگوید :

دوستت دارم ...

کوچ - محمد شیرین زاده

 

کوچ

شاعر : محمد شیرین زاده

از کوچ پرنده

آشیانه بر جای می ماند

از کوچ من

ویرانه ای به نام قلب ...

دریا - محمد شیرین زاده

 

دریا

شاعر : محمد شیرین زاده

چشم هایش به رنگ دریا بود

یا دریا

به رنگ چشم های او

نمی دانم

تنها می دانم

وقتی عاشق دریا شدم که

چشم های او را دیدم ...