برای من تنها - رسول محمدی
برای من تنها
شاعر : رسول محمدی
دلم برای...
ناز نگاهت...
تنگ شده است...
دلم برای...
آهنگ کلامت...
تنگ شده است...
هوای باران...
دارد...
دلم...
می روم...
پنجره را...
باز می کنم...
شاید...
دلم پر بکشد...
به خاطره ای...
تو که نیستی...
ببینی...
بی قرارت شده ام...
بی قرار...
یک بیت...
شعر خیس...
بی قرار...
بوی نم کوچه ها...
بی قرار...
قدم زدن...
در کنار تو...
ای کاش...
بیایی...
تا برویم...
از این...
شهر خاکستری...
از این...
فاصله های آجری...
از این...
دیوارهای جدایی...
که حصاری شده...
برای تنهایی...
بیا بریم...
به جایی دور...
در آن طرف دنیا...
به گوشه ای...
خلوت و دنج...
تو...
بنشینی...
کنار دلم...
بنویسی...
دلنوشته ای...
بخاطر من...
شعری...
از عشق اغاغی ها...
برای من تنها...
شعری...
از دوست داشتن پرستوها...
برای من تنها...
و کلمه به کلمه اش را...
به رنگ چشمان من...
بدوزی...
به تن کاغذها...
تا با هر بار...
ورق زدن...
بوی عطر یاس...
بپیچد لابه لای...
بوسه های ما...
و تو...
در آخرین...
خط پایان دلنوشته ات...
تمام...
دوستت دارم هایت را...
تقدیم من کنی...
به رسم تمام عاشق ها. ...
گاهی گمــان نمـی کنـی و مـی شـود